سربازان وارد روستائی شدند و به همه زنان تجاوز کردند به استثناء یک زن که با مقاومت توانست سربازی را بکُشد و سر او را ببُرد
پس از برگشت سربازان به پادگانها واقامتگاه ها ، همه زنان نیز از خانه هایشان بیرون آمدند و لباسهای پاره پاره خود را با گریه ای دلسوزانه جمع میکردند به جزء آن زن..
از خانه اش باعزت و افتخار در حالی خارج شد که با در دست داشتن سر آن سرباز ، به دیگر زنان با تحقیر نگاه میکرد و گفت: تصور داشتید بگذارم به من تجاوزی کند بدون آنکه بمیرم یا او را بکشم؟!
زنهای روستا به یکدیگر نگاه کردند و تصمیم گرفتند اورا بکشند تا مبادا با شرافتش بر آنها برتری داشته باشد و هنگام بازگشت همسرهایشان پرسیده شود چرا همانند او مقاومت نکردید..
بنابراین باحمله ای دست جمعی ، او را کشتند
(شرافت را کشتند تا خفت و ننگ زنده بماند)…
این است واقعیت فاسدین جامعه ما
هر انسان شریفی را می کُشند و عزل میکنند تا شاهد بر فسادشان نباشد!!!
” نظرتون در مورد این مطلب بگین لطفا”
کشتن شرافت
آخرین نظرات